راهنما در نقش مربی: تلفیق تکنیک‌های کوچینگ با منتورینگ

در عرصهٔ رشد فردی و حرفه‌ای، منتورینگ و کوچینگ اغلب به‌عنوان دو رویکرد جداگانه دیده می‌شوند. هرچند هر دو هدف مشترکی در پرورش و پیشرفت دارند، مسیرهای آنها می‌تواند به‌طور چشمگیری متفاوت باشد. با این حال، زمانی که راهنماها تکنیک‌های کوچینگ را در روش منتورینگ خود وارد می‌کنند، اثربخشی راهنمایی و حمایت‌شان افزایش می‌یابد. در این مطلب بررسی می‌کنیم که راهنماها چگونه می‌توانند این تکنیک‌ها را به‌کار گیرند و چه مزایایی از ترکیب این دو رویکرد حاصل می‌شود.

درک تفاوت میان منتورینگ و کوچینگ

منتورینگ معمولاً شامل رابطه‌ای است که در آن فردی باتجربه‌تر (منتور) به فرد کم‌تجربه‌تر (راهنجو) راهنمایی، مشاوره و حمایت می‌دهد، معمولاً در چارچوب یک حوزه یا مسیر شغلی مشخص. منتور بر پایهٔ تجربیات و مشاهدات شخصی خود دانش و بینش منتقل می‌کند و تمرکز او بر توسعهٔ بلندمدت شخصی و حرفه‌ای است.

کوچینگ اما غالباً ساختاری‌تر و هدف‌محورتر است. کوچ‌ها با افراد کار می‌کنند تا در بازهٔ زمانی نسبتاً کوتاه به اهداف مشخصی برسند یا مهارت‌های خاصی را بهبود دهند. برخلاف منتورها، کوچ‌ها لزوماً تجربیات شخصی خود را به اشتراک نمی‌گذارند، بلکه از تکنیک‌های پرسشی استفاده می‌کنند تا فرد را به چالش بکشند و او را در یافتن راه‌حل‌های خود یاری دهند.

ادغام تکنیک‌های کوچینگ در منتورینگ

  1. تعیین هدف:


    • کوچ‌ها در کمک به افراد برای تعیین اهداف واضح، مشخص و قابل دستیابی مهارت دارند. منتورها می‌توانند این روش را به‌کار گیرند تا به راهجو کمک کنند اهداف دقیقی برای آنچه از فرایند منتورینگ می‌خواهند تعیین کند. این کار نه‌تنها جهت‌گیری رابطهٔ منتورینگ را مشخص می‌کند، بلکه نشانگرهای روشنی از پیشرفت و موفقیت فراهم می‌آورد.


  2. گوش دادن فعال:


    • کوچینگ به شدت بر توانایی گوش دادن فعال تکیه دارد؛ یعنی اختصاص تمام توجه به مراجع و مشاهدهٔ احساسات و زبان بدن او. با به‌کارگیری گوش دادن فعال، منتورها می‌توانند بهتر چالش‌های راهجویان را درک کنند و مشاورهٔ خود را مؤثرتر بسازند.


  3. پرسشگری قدرتمند:


    • کوچ‌ها از پرسش‌ها برای برانگیختن تفکر و بازتاب استفاده می‌کنند. به‌طور مشابه، منتورها می‌توانند با طرح پرسش‌های تأثیرگذار، راهجویان را به چالش بکشند یا به آن‌ها کمک کنند ایده‌ها و راه‌حل‌های نو را خود بیابند. این روش، تفکر نقادانه و مهارت‌های حل مسئله را در راهجویان تقویت می‌کند که برای رشد فردی ضروری است.


  4. بازخورد و بازتاب:


    • کوچینگ مؤثر شامل ارائهٔ بازخورد به‌موقع و سازنده است. منتورها می‌توانند با ارائهٔ بازخوردی که هم حمایتی است و هم راهجویان را به خوداندیشی و پذیرش مسئولیت رشدشان فرا می‌خواند، کیفیت منتورینگ را ارتقا دهند. تشویق راهجویان به تأمل در آنچه آموخته‌اند و چگونگی به‌کارگیری آن، فرایند یادگیری را تثبیت می‌کند.


  5. پاسخ‌گویی:


    • کوچ‌ها مراجعان را در قبال پیشرفت‌شان مسئول نگه می‌دارند. منتورها می‌توانند این رویکرد را با برپایی جلسات بررسی منظم برای مرور پیشرفت، بررسی موانع و تنظیم اهداف در صورت نیاز، اتخاذ کنند. این کار تضمین می‌کند که راهجو در طول مسیر منتورینگ متعهد و انگیزه‌مند باقی بماند.


مزایای رویکرد کوچینگ در منتورینگ


  • درگیر شدن بیشتر: وارد کردن تکنیک‌های کوچینگ می‌تواند منتورینگ را برای راهجو پویا‌تر و جذاب‌تر کند، زیرا او را بیشتر در فرایند رشد خود مشارکت می‌دهد.



  • نتایج بهتر: با تمرکز بر اهداف مشخص و بازخورد منظم، راهجویان احتمالاً نتایج ملموس‌تری از تجربهٔ منتورینگ خود خواهند دید.



  • توانمندسازی بیشتر: با تشویق راهجویان به یافتن پاسخ‌های خود و تعیین اهداف شخصی، منتورها حس توانمندی و خودکفایی را در آن‌ها پرورش می‌دهند که می‌تواند اعتمادبه‌نفس و استقلال‌شان را افزایش دهد.


ادغام تکنیک‌های کوچینگ در منتورینگ رابطهٔ راهنما و راهجو را غنی می‌کند و عمق منتورینگ را با ساختار و تمرکز کوچینگ ترکیب می‌نماید. این رویکرد ترکیبی نه‌تنها به توسعهٔ راهجو کمک می‌کند، بلکه مهارت‌های منتور را نیز تقویت کرده و رابطه را دوسویه سودمند می‌سازد. با به‌کارگیری استراتژی‌های کوچینگ، منتورها می‌توانند حمایت متمرکزتر و شخصی‌سازی‌شده‌تری ارائه دهند که راهجویان را توانمند سازد تا مسئول رشد خود شوند و به تمام ظرفیت خود دست یابند.

منبع: thrivewithmentoring.com