چطور یک پست وبلاگ عالی در 5 مرحله بنویسیم

نوشتن یک پست وبلاگ کمی شبیه رانندگی است؛ می‌توانید ماه‌ها آیین‌نامه را بخوانید (یا مقاله‌هایی دربارهٔ نحوه نوشتن پست وبلاگ بخوانید)، اما هیچ چیز به اندازهٔ پشت فرمان نشستن و رفتن در جادهٔ باز شما را برای واقعیت آماده نمی‌کند. یا چیزی شبیه به آن.

«صبر کن… صبر کن… باس می‌افته.»

حالا که این تشبیه مبهم را کاملاً به گِل کشیدم، بیایید برسیم به کار اصلی. می‌دانید برای رشد کسب‌وکارتان باید وبلاگ‌نویسی را شروع کنید، اما نمی‌دانید چگونه. در این مطلب، نشان می‌دهم چطور در پنج مرحلهٔ ساده یک پست عالی بنویسید که آدم‌ها واقعاً بخوانند. آماده‌اید؟ شروع کنیم.

نحوه نوشتن یک پست وبلاگ در پنج مرحلهٔ آسان [خلاصه]:

    1. مرحلهٔ 1: برنامه‌ریزی
    2. مرحلهٔ 2: نوشتن تیتر
    3. مرحلهٔ 3: پیش‌نویس پست
    4. مرحلهٔ 4: افزودن تصاویر
    5. مرحلهٔ 5: ویرایش پست وبلاگ

حالا بیایید هر مرحله را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

نحوه نوشتن یک پست وبلاگ، مرحلهٔ 1: برنامه‌ریزی

اول یک اخطار — کل فرایند نوشتن یک پست وبلاگ اغلب بیشتر از چند ساعت طول می‌کشد، حتی اگر بتوانید هشتاد کلمه در دقیقه تایپ کنید و مهارت‌های نوشتاری‌تان تیز باشد. از ایدهٔ اولیهٔ پست تا زدن دکمهٔ «انتشار» ممکن است چند روز یا حتی یک هفته صرف «نوشتن» پست کنید، اما مهم است که قبل از نوشتن واقعاً زمان کافی برای برنامه‌ریزی و حتی فکر کردن دربارهٔ پست بگذارید (بله، فکر کردن برای یک وبلاگ‌نویس هم کار محسوب می‌شود).

مرحلهٔ برنامه‌ریزی برای نوشتن پست وبلاگ

پست وبلاگتان به اندازهٔ کافی دایره و ضربدر دارد؟

خیلی قبل‌تر از آن که پشت کامپیوتر بنشینید و قلم دیجیتال را بردارید، باید مطمئن شوید همهٔ چیزهایی که برای نوشتن لازم دارید آماده است. بسیاری از وبلاگ‌نویسان تازه‌کار مرحلهٔ برنامه‌ریزی را نادیده می‌گیرند، و اگرچه شاید بتوانید از برنامه‌ریزی بگذرید، اما انجام تکالیف قبلی واقعاً در ادامهٔ کار زمان‌تان را ذخیره می‌کند و به شکل‌گیری عادات خوب وبلاگ‌نویسی کمک می‌کند.

موضوعی را انتخاب کنید که برای خودِ شما جالب باشد

یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: «برای نویسنده جذاب نباشد، برای خواننده هم جذاب نیست.» فرقی نمی‌کند در چه صنعتی فعالیت می‌کنید، به‌عنوان وبلاگ‌نویس باید این گفته را سرلوحهٔ کارتان قرار دهید.

قبل از انجام هر یک از مراحل بعدی، مطمئن شوید موضوعی را انتخاب کرده‌اید که واقعاً برای شما جالب است. هیچ چیز — و من واقعاً هیچ چیز — یک پست وبلاگ را به‌طرز موثری بیشتر از بی‌انگیزگی نویسنده نابود نمی‌کند. وقتی نویسنده از موضوعش خسته باشد، خواننده هم فوراً متوجه می‌شود و این وضعیت بسیار آزاردهنده و خجالت‌آور است.

چگونه یک پست وبلاگ عالی بنویسیم

به آن سمت نروید.

می‌شنوم معترض هستید. «اما دن، من باید برای شرکت تولید جعبهٔ مقوایی وبلاگ بنویسم.» دردتان را درک می‌کنم، واقعاً. در طول دوران کاری‌ام برای ده‌ها مشتری در صنایع کم‌تر هیجان‌انگیز (مثل مقررات مالی و مسکن شرکتی) محتوا نوشتم، اما نشانهٔ یک وبلاگ‌نویس حرفه‌ای توانایی نوشتن خوب دربارهٔ هر موضوعی است، هرچقدر هم خشک باشد. البته وبلاگ‌نویسی خیلی راحت‌تر است اگر دست‌کم کمی اشتیاق نسبت به موضوع داشته باشید.

باید پذیرا باشید که همهٔ پست‌ها قرار نیست شما را سر ذوق بیاورند. بعضی پست‌ها شبیه انجام وظیفه به نظر می‌رسند، اما اگر کنترل سردبیری بر موضوع دارید، موضوعاتی را انتخاب کنید که خودتان مایل به خواندنشان باشید — حتی اگر مربوط به صنایع بسیار خاص و تخصصی باشند. هرچه هیجان شما نسبت به موضوع بیشتر باشد، خوانندگان‌تان هم هنگام خواندن آن متن هیجان‌زده‌تر خواهند شد.

اگر واقعاً به دنبال الهام هستید، فهرست ما از هشت تولیدکنندهٔ موضوع برای وبلاگ را ببینید، یا این هشت ترفند برای ایده‌سازی موضوعات منحصربه‌فرد را بررسی کنید.

برای پستتان یک طرح کلی بنویسید

پست‌های عالی تصادفی به‌وجود نمی‌آیند. حتی بهترین وبلاگ‌نویسان هم به یک ایدهٔ کلی نیاز دارند تا روی مسیر بمانند. اینجاست که طرح کلی به کار می‌آید.

چکیده نیازی به طولانی یا حتی دقیق بودن ندارد — فقط یک راهنمای کلی است که مطمئن شوید دربارهٔ چیزهای حاشیه‌ای طولانی‌نویسی نمی‌کنید.

برای مثال، این طرح کلیِ این پست است که قبل از شروع کار برای ویراستارم فرستادم:

مقدمه

[خلاصهٔ سریع که توضیح می‌دهد پست دربارهٔ چه چیزهایی خواهد بود]

بخش 1 – برنامه‌ریزی یک پست وبلاگ

– کارهایی که وبلاگ‌نویسان باید پیش از نوشتن انجام دهند – طرح‌ریزی، پژوهش و غیره

بخش 2 – نوشتن یک پست وبلاگ

– نکات دربارهٔ تمرکز روی نوشتن، نکات بهره‌وری برای وبلاگ‌نویسان

بخش 3 – بازنویسی/ویرایش یک پست وبلاگ

– تکنیک‌های خودویرایشی، نکاتی که باید مراقبشان باشید، اشتباهات رایج وبلاگ‌نویسی

بخش 4 – بهینه‌سازی یک پست وبلاگ

– چطور پست را برای سئو درون‌صفحه، اشتراک‌گذاری اجتماعی/تعامل و غیره بهینه کنیم

بخش 5 – نتیجه‌گیری

– جمع‌بندی

هدف از این طرح کلی این است که بدانم چه مواردی را می‌خواهم پوشش دهم، ترتیب بخش‌ها چگونه خواهد بود، و جزئیات حداقلی هر بخش چیست.

طرح‌های کلی شما را منظم نگه می‌دارد. مانع می‌شود درگیر تشبیه‌های بد دربارهٔ رانندگی شوید و کمک می‌کند روی ساختار کلی پست تمرکز کنید. گاهی یک طرح جامع‌تر می‌نویسم (و گاهی اصلاً طرح نمی‌نویسم)، اما اغلب، چیزی شبیه نمونهٔ بالا کاملاً کافی است.

چه طرح کلی‌تان را در پردازشگر متن بنویسید، روی یک کاغذ، یا حتی روی دستمال بار، هر کاری که شما را متمرکز نگه می‌دارد انجام دهید.

پژوهش‌تان را انجام دهید

یکی از بزرگ‌ترین رازهایی که وبلاگ‌نویسان حرفه‌ای (از جمله خودم) نمی‌خواهند همه بدانند این است که ما همه چیز را نمی‌دانیم. راستش را بخواهید، گاهی قبل از نشستن برای نوشتن دربارهٔ یک موضوع اصلاً دربارهٔ آن چیزی نمی‌دانیم.

چگونه دربارهٔ یک پست وبلاگ تحقیق و بنویسیم

نکتهٔ حرفه‌ای: برای نوشتن پست بازاریابی سفر لازم نیست حتماً پاسپورت داشته باشید.

این به این معنا نیست که همهٔ وبلاگ‌نویسان فریبکار و غیرصادق هستند. برعکس، کنجکاوی طبیعی بسیاری از وبلاگ‌نویسان است که آن‌ها را در کارشان عالی می‌کند. اگر با وبلاگ نوشتن امرار معاش می‌کنید، باید با پریدن از موضوعی به موضوع دیگر راحت باشید، حتی اگر دربارهٔ آن قبلاً هیچ ندانید. چیزی که به ما این امکان را می‌دهد و باعث می‌شود بتوانیم با اقتدار دربارهٔ موضوعات جدید بنویسیم، دانستن چگونگی انجام پژوهش صحیح برای یک پست است.

بدیهی است که اتکا صرف به ویکی‌پدیا به‌عنوان منبع اصلی تقریباً همیشه ایدهٔ بدی است. بله، ویکی‌پدیا هزاران مقالهٔ خوب تحقیق‌شده دارد، اما معصوم نیست و اشتباهات گاهی وارد مقالات می‌شوند بدون این‌که ویراستاران سایت متوجه شوند. ضمن این‌که هر واقعیت قابل استنادی در آنجا از منابع دیگری استناد می‌شود، پس چرا باید از واسطه نقل‌قول کنیم؟

منبع‌دهی برای نوشتن پست وبلاگ

لو دایموند فیلیپس در «لا بمبا» واقعاً خیلی قوی بود.

اگر برای نوشتن پست‌تان به اطلاعات شخص ثالث تکیه می‌کنید، منابع معتبر انتخاب کنید. انجمن‌های رسمی، سایت‌های دولتی، مقالات پژوهشی با استناد زیاد، و کارشناسان برجستهٔ صنعت نمونه‌های خوبی هستند. هیچ‌کس همیشه درست نیست، بنابراین با شکّ حرفه‌ای یک روزنامه‌نگار به هر منبع نگاه کنید و همه‌چیز را تا زمانی که از صحت اطلاعات مطمئن نشدید، زیر سؤال ببرید.

حقایق را بررسی کنید

چند سال پیش، متنی را ویرایش کردم که همکارم دربارهٔ نکات برجستهٔ یک کنفرانس بزرگ فناوری نوشته بود. نویسنده در فشار شدید زمان کار فوق‌العاده‌ای در نوشتن انجام داده بود، اما در بررسی دقیق منابع کوتاهی کرد. او به مقاله‌ای در فوربس استناد کرده بود که ادعا می‌کرد استیو جابز روی صحنه از پاورپوینت استفاده می‌کرد — چیزی که هرگز اتفاق نیفتاد. این تنبلی روزنامه‌نگاری از طرف نویسندهٔ فوربس بود و رقمی ساده برای همکارم، اما نتیجه یکی بود؛ یک مقالهٔ بدتحقیق به‌صورت مستقیم روی دیگری اثر گذاشت چون هر دو نویسنده وظیفهٔ بررسی را انجام نداده بودند.

نقل قول دربارهٔ استیو جابز و پاورپوینت در نوشتن پست وبلاگ

یک اشتباه فاحش کافی است تا اعتبارتان را نابود کند. همه خطا می‌کنند، اما اجتناب از این‌گونه سوتی‌ها حیاتی است. اگر تازه‌کار هستید، اعتبار و اعتبار حرفه‌ای‌تان به‌شدت ضربه می‌خورد اگر اطلاعات نادرست منتشر کنید، و حتی اگر وبلاگ شما میلیون‌ها خوانندهٔ وفادار داشته باشد، مخاطبان همیشگی‌تان بی‌درنگ روی اشتباهتان می‌پرند — فقط نگاهی به بخش نظرات نشریاتی مثل Wired یا TechCrunch بیندازید تا ببینید این واکنش چقدر سریع است.

اگر یک حقهٔ خوب اجرا شده، اطلاعات نادرست پخش‌شده را تکرار کنید، یا صرفاً خطایی مرتکب شوید، فوراً آن را بپذیرید و شفاف دربارهٔ اصلاحات‌تان عمل کنید. اگر سعی کنید چیزی را از چشم خوانندگان پنهان کنید، مطمئن باشید آنها آن را لو خواهند داد و آسیب را بیشتر می‌کنند. صادق باشید، پاسخگو باشید و سریع اصلاح کنید.

نحوه نوشتن یک پست وبلاگ، مرحلهٔ 2: نوشتن یک تیتر عالی

همه و همهٔ اقوام‌شان دربارهٔ تیترها نظری دارند. بعضی‌ها می‌گویند باید تا حد امکان مشخص باشید (تا خواننده را گمراه نکنید و انتظاراتش را مدیریت کنید)، در حالی که دیگران رویکردی انتزاعی‌تر را توصیه می‌کنند. تیترهای مبهم اگر سث گادین باشید شاید جواب بدهند، اما برای اکثر ما مشخص بودن بهتر است.

نمونهٔ طنز تیتر برای پست وبلاگ

برخی تیترها انگار خودشان نوشته می‌شوند.

دو رویکرد اصلی برای نوشتن تیتر پست وبلاگ وجود دارد. می‌توانید تیتر نهایی را قبل از نوشتن بقیهٔ پست مشخص کنید (و از تیتر برای ساختاردهی طرح کلی‌تان استفاده کنید)، یا می‌توانید با یک عنوان کاری پست را بنویسید و وقتی تمام شد ببینید چه چیزی مناسب است.

شخصاً به یکی از این روش‌ها پای‌بند نیستم. گاهی از ابتدا یک تیتر قوی پیدا می‌کنم و با آن می‌مانم، و گاهی پست‌ها نیاز به کار بیشتری روی تیتر دارند. گرچه سایت‌هایی مثل Upworthy به‌خاطر تیترهای کلیک‌پسندشان نقد شده‌اند، روند کاری آن‌ها ارزش دارد چون شما را مجبور می‌کند واقعاً دربارهٔ پستتان و چگونگی جلب توجه مخاطب فکر کنید.

قواعد تیترهای Upworthy برای نوشتن پست وبلاگ

رویکردتان به تیترها باید بسته به مخاطب تغییر کند. برای مثال، به این تیترهای بسیار مشخص در وب نگاه کنید:

  • چطور پروژهٔ جانبی ما در 60 روز، 51,365 دلار تولید کرد
  • چطور مدیرعامل Lua یک اپ پیام‌رسان سازمانی ساخت که نرخ باز شدن ایمیل را از 20% به 98% رساند
  • 5 کاری که در 2014 انجام دادیم تا 1059% رشد کنیم

اعداد دقیق این تیترها در چارچوب ارائهٔ نکات قابل اجرا به بازاریابان و استارتاپ‌ها قرار گرفته‌اند. پست‌های «مطالعهٔ موردی» اغلب عملکرد خوبی دارند، به‌خاطر شفافیت‌شان (که پرده را از موفقیت کسب‌وکارها و مدیرانشان کنار می‌زند) و زاویهٔ «چگونه» (که کسانی را جذب می‌کند که می‌خواهند با پیروی از مثال‌های واقعی همان کار را انجام دهند).

مقالهٔ چگونه-به طور طنزآمیز برای پست وبلاگ

مردم عاشق مقالات «چگونه» هستند.

اگر دنبال این نوع محتوا هستید این روش عالی است — که برای من کم‌تر پیش می‌آید. بسیاری از این پست‌ها را نمی‌خوانم چون دست‌کم نیمی از پست‌های فید RSS من به این سبک نوشته شده‌اند (از جمله همین پست). آن‌ها به‌عنوان نمونه خوب هستند، اما من اغلب از کنارشان می‌گذرم چون خیلی شبیه به ده‌ها پست دیگر هستند که هر روز می‌بینم و ادعا می‌کنند سه ترفند برای رشد استارتاپتان به میزان X درصد در Y ماه دارند.

تکنیک رایج دیگر مطرح کردن سؤال در تیتر است. اگر خوب انجام شود، این روش می‌تواند بسیار مؤثر باشد، مانند این نمونه‌ها:

  • آیا الگوریتم می‌تواند داستان خبری بهتری از یک خبرنگار انسان بنویسد؟
  • آیا شما بخشی از یک سیستم هشدار زیست‌محیطی جمع‌سپاری‌شده می‌شدید؟
  • اشتراک بین اوبر، Zenefits و سلامت عمومی در یک محلهٔ فقیرنشین کنیا چیست؟

با این حال، این تکنیک هم کم‌کم خسته‌کننده شده و تعداد کمتری از نشریات اکنون از آن استفاده می‌کنند (خوشبختانه کنار تیترهای همیشه‌عذاب‌آور «باورتان نمی‌شود…»). اگر از سؤال در تیتر استفاده می‌کنید، مطمئن شوید سؤالی است که مخاطبانتان واقعاً به آن علاقه دارند.

نوشتن تیتر هم هنر است و هم علم و احتمالاً نیاز به یک پست جداگانه دارد، اما برای حالا توصیه‌ام این است که آزمایش کنید ببینید چه چیزی برای مخاطبتان کار می‌کند. اگر خوانندگان‌تان خواهان مطالعات موردی فوق‌العاده مشخص هستند، حتماً به آن‌ها بدهید. اما کاری را صرفاً چون دیگران انجام می‌دهند انجام ندهید، خصوصاً اگر برای مخاطبتان جذاب نیست.

نحوه نوشتن یک پست وبلاگ، مرحلهٔ 3: پیش‌نویس پست

خب، پژوهشتان را انجام داده‌اید، روی یک تیتر (یا حداقل عنوان کاری) به توافق رسیده‌اید، و حالا آماده‌اید واقعاً یک پست بنویسید. پس دست به کار شوید.

نوشتن پست وبلاگ

قبل از شروع نوشتن حتماً مطمئن شوید کامپیوترتان روشن است.

مشابه تیترها، دو رویکرد اصلی برای نوشتن پست وجود دارد. یا می‌توانید بنشینید و تمام پیش‌نویس را در یک جلسه کامل بنویسید (روش کاری مورد علاقهٔ من)، یا می‌توانید کم‌کم در طول زمان آن را تکمیل کنید. جواب درست یا غلطی وجود ندارد — فقط آنچه برای شما کار می‌کند.

با این حال، توصیه می‌کنم تا حد امکان در یک نشست کار بیشتری انجام دهید. این کار تمرکز روی موضوع را آسان‌تر می‌کند، احتمال فراموشی نکات مهم را کم می‌کند، و همچنین زودتر از شرش خلاص می‌شوید.

حتی اگر در جلسات کوتاه مؤثرتر کار می‌کنید، سعی کنید در آن جلسات حداکثر مقدار نوشتن را انجام دهید. هر چه بیشتر مجبور به بازدید مجدد پیش‌نویس باشید، وسوسهٔ افزودن کمی اینجا و کمی آنجا بیشتر می‌شود و قبل از آن‌که متوجه شوید از موضوع دور می‌زنید. حتی اگر ترجیح می‌دهید پیش‌نویس را در سه یا چهار جلسه بنویسید، در هر جلسه تا حد امکان بیشتر بنویسید.

مثل بیشتر مهارت‌ها، نوشتن هر چه بیشتر انجام شود ساده‌تر و طبیعی‌تر می‌شود. در ابتدای کار ممکن است یک پست یک هفته (یا بیشتر) طول بکشد، اما با تمرین، در عرض چند ساعت پست‌های عالی خواهید نوشت. متأسفانه در نویسندگی «رفیق تقلب» یا میان‌بر واقعی وجود ندارد — باید وقت واقعی صرف کنید.

تذکر: بسیاری از افراد در نوشتن مقدمه مشکل دارند. یک راهکار عالی این است که مقدمه را آخر بنویسید. فقط بروید سراغ قلب پست و بعد نگران مقدمه باشید. اینجا پنج روش ساده برای نوشتن یک مقدمهٔ خوب آمده است.

تعجب می‌کنید که طول یک پست وبلاگ چقدر باید باشد؟ ما این موضوع را پوشش داده‌ایم.

نحوه نوشتن یک پست وبلاگ، مرحلهٔ 4: افزودن تصاویر به شکل مؤثر

نوشتن برای وب با نوشتن برای چاپ کاملاً تفاوت دارد. اغلب اوقات مردم زمان، میل یا توانایی تمرکز روی پست‌های طولانی بدون تحریک بصری را ندارند. حتی یک پست خوب قالب‌بندی‌شده که فقط شامل متن است هم احتمالاً به‌زودی خواننده را می‌فرستد دنبال Reddit یا Twitter، به همین دلیل افزودن تصویر در پست‌هایتان بسیار مهم است.

تصاویر به جریان مطلب کمک می‌کنند

یکی از مهم‌ترین دلایل درج تصویر در پست‌ها، شکستن متن است. بسیاری از افراد متن‌ها را مرور می‌کنند به جای آن‌که هر کلمه را مو به مو بخوانند، و پخش کردن تصویر در میان متن باعث می‌شود پست کمتر ترسناک و از نظر بصری جذاب‌تر به نظر برسد.

تصاویر مثل ضربهٔ تصویری عمل می‌کنند

همه از یک خندهٔ خوب خوششان می‌آید و یک تصویر انتخاب‌شدهٔ مناسب می‌تواند لحن پست را سبک کند و کمی شوخی به متن اضافه کند. این خصوصاً وقتی موضوع خسته‌کننده یا خشک است می‌تواند مؤثر باشد.

نمونهٔ تصویر طنز برای پست وبلاگ

این تصویر ربطی به وبلاگ‌نویسی ندارد.

تصاویر مباحث پیچیده را قابل‌فهم‌تر می‌کنند

واقعیت این است — گاهی بازاریابی دیجیتال (و صدها موضوع تخصصی دیگر) برای تازه‌واردها چندان دسترس‌پذیر نیست. به همین دلیل تصاویر جزو ابزار ضروری وبلاگ‌نویسی برای گسترش مخاطب‌اند. نمودارها، اینفوگرافیک‌ها، جداول و هر دارایی بصری دیگری می‌تواند به خواننده کمک کند موضوعات انتزاعی یا پیچیده را بهتر بفهمد و نکاتی را که می‌خواهید منتقل کنید درک کند.

نحوه نوشتن یک پست وبلاگ، مرحلهٔ 5: ویرایش پست وبلاگ

نوشتن واقعی پست وبلاگ سخت است. ویرایش پست وبلاگ سخت‌تر است. اول و مهم‌تر از همه، علاوه بر بررسی املایی معمول، پستتان را از طریق یک بررسی‌کنندهٔ گرامر مانند Grammarly عبور دهید تا اشتباهات زمینه‌ای را برطرف کند.

اما کار به اینجا ختم نمی‌شود. بسیاری اشتباهاً فرض می‌کنند ویرایش صرفاً حذف جملاتی است که کار نمی‌کنند یا اصلاح خطاهای دستوری. در حالی که ساختار جمله و دستور زبان مهم‌اند، ویرایش دربارهٔ دیدن قطعه به‌عنوان یک کل است و گاهی حاضر بودن برای فدا کردن کلمات (و ساعت‌هایی که صرف نوشتن‌شان شده) برای حفظ انسجام.

پس اینجا چند نکتهٔ خودویرایشی و پیشنهاد برای سفت کردن نوشته‌تان آمده تا محتوای شما اثرگذارتر باشد و خواننده را به خواندن ادامه دهد.

از تکرار دوری کنید

چیزهایی کمتر از تکرار بعضی واژه‌ها یا عبارات آزاردهنده هستند. بعد از اتمام پیش‌نویس اول، آن را بخوانید و دنبال واژه‌هایی بگردید که می‌توانند جایگزین شوند تا از تکرار جلوگیری شود.

پرهیز از تکرار در نوشتن پست وبلاگ

تکرار — از آن دوری کنید.

پاداش: هر نویسنده یک «واژهٔ عصا» یا عبارت تکیه‌ای دارد. این واژه‌ای است که نویسنده، هرچقدر هم تلاش کند، به زور از وارد نکردن آن در متنش بازمی‌ماند. بفهمید واژهٔ تکیه‌ای شما چیست، مراقبش باشید و مطمئن شوید که بیش از حد لازم تکرار نمی‌شود.

پستتان را با صدای بلند بخوانید تا جریان متن را بررسی کنید

این ترفندی است که بسیاری از نویسندگان در کارگاه‌ها یاد می‌گیرند. اگر یک متن هنگام خواندن با صدای بلند ناموزون به نظر برسد، احتمالاً در ذهن خوانندهٔ شما هم ناموزون خواهد بود. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما خودتان را مجبور کنید پست را بلند بخوانید تا گلوگاه‌های لفظی یا جملات ساختگی را پیدا کنید. اگر در جریان یک جمله گیر کردید، آن را بازنویسی کنید تا روان ادا شود.

از دیگران بخواهید نوشته‌تان را بخوانند

این مورد برای وبلاگ‌نویسان کم‌تجربه یا معمولی حیاتی است. درخواست از یک دوست یا همکار برای بررسی کارتان اعتراف به ضعف نیست — این تعهد شما به قوی‌تر کردن کارتان است.

بازخوانی و ویراستاری پست وبلاگ

در نظر داشته باشید از کسی بخواهید نوشته‌تان را بخواند.

بهتر است از کسی با تجربهٔ ویرایش بخواهید نوشته‌تان را بازبینی کند. همچنین مطمئن شوید که آن‌ها متوجه‌اند شما صرفاً دنبال پیدا کردن غلط‌های تایپی یا دستوری نیستید (اگر این‌ها را هم پیدا کردند عالی است)، بلکه می‌خواهید نظرشان را دربارهٔ جریان مطلب و ساختار کلی بدانید. آیا نکات‌تان خوب منتقل می‌شوند؟ آیا موضع‌تان دربارهٔ موضوعی بحث‌برانگیز روشن است؟ آیا متن خواننده را به فکر وادار می‌کند یا باور موجود را به چالش می‌کشد؟ آیا توصیه‌هایی که می‌دهید ارزش دنبال کردن دارند؟ داشتن چشم دیگری می‌تواند به پاسخ این پرسش‌ها کمک کند.

جملات کوتاه و پاراگراف‌ها کوتاه‌تر نگه دارید

هیچ چیز خواننده را سریع‌تر از دیوارهای عظیم متن نمی‌ترساند یا عصبانی نمی‌کند. این اشتباه رایجی است که نویسندگان کم‌تجربه مرتکب می‌شوند و من آن را در خیلی از مقالات آنلاین می‌بینم.

جملات باید تا حد امکان کوتاه باشند. خواندنشان آسان‌تر است و کار خواننده را ساده‌تر می‌کند. جملات کوتاه‌تر همچنین احتمال انحراف از موضوع را کاهش می‌دهند. برای مثال، اخیراً جمله‌ای در یک مطلبِ دیدگاهی در Wired دیدم که دست‌کم هفت عبارت وابسته داشت — گناهی ادبی تقریباً غیرقابل‌تصور.

پاراگراف‌ها هم باید کوتاه و مختصر باشند. هرچه پاراگراف کوتاه‌تر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که خواننده ادامه دهد. «قواعد» ساختار پاراگراف از وقتی انتشار وب‌محور رایج شد کمی تغییر کرده، اما سعی کنید ایده‌های مجزا را در پاراگراف‌های کوتاه و مرتب نگه دارید.

بپذیرید که پست وبلاگتان هرگز کامل نخواهد بود

پست کامل وجود ندارد و هر چه زودتر با این واقعیت کنار بیایید بهتر است.

من نمی‌گویم کار شلخته منتشر کنید یا نباید در جزئیات وسواسی باشید. اما می‌گویم حتی بهترین پست‌ها هم همیشه قابل بهتر شدن‌اند، اما زمان علیه ماست. مگر این‌که سث گادین باشید، احتمالاً باید بیشتر از یک پست در ماه منتشر کنید، پس وسواس روی هر پست شما را از نوشتن بازمی‌دارد و وقت قیمتی‌تان را هدر می‌دهد — تازه احتمالاً خشم ویراستارتان را هم برمی‌انگیزد.

هر پست را تا حد امکان خوب کنید، از تجربه بیاموزید و سپس جلو بروید.

از حذف یا تغییر در حین کار نترسید

شاید فراموش کرده باشید، اما من ابتدا بخشی در طرح کلی نمونه این پست داشتم دربارهٔ بهینه‌سازی پست‌ها برای سئو. قصد داشتم آن بخش را بنویسم، اما وقتی پیش‌نویس اولم را دیدم متوجه شدم این موضوع بسیار گسترده است و پرداختن به آن در یک پست که از قبل طولانی است مناسب نیست. بنابراین تصمیم گرفتم آن بخش را حذف کنم. عمداً طرح کلی را دست‌نخورده گذاشتم تا نشان دهم نباید از گرفتن چنین تصمیمات سردبیری هراسی داشته باشید.

ویرایش پست وبلاگ

مگر این‌که چیزی باشد که حتماً باید وارد کنید (مثلاً بخشی که تیم فروش یا مدیریت‌تان انتظار دارد در پست باشد و به آن توافق داده‌اید)، طرح کلی شما حک شده در سنگ نیست. به یاد داشته باشید — طرح کلی یک راهنماست، نه مجموعه‌ای از فرامین تغییرناپذیر. اگر چیزی جواب نمی‌دهد، چه یک جمله، یک پاراگراف یا حتی یک بخش کامل، در حذف آن تردید نکنید. بی‌رحم با کارتان رفتار کنید.

همه‌اش همین بود…

وبلاگ‌نویسی از آن مشاغلی است که تا وقتی بخواهید آن را انجام دهید، آسان به‌نظر می‌رسد. خوشبختانه با زمان و تمرین راحت‌تر می‌شود و به زودی مثل یک حرفه‌ای وبلاگ خواهید نوشت. و می‌تواند یکی از بهترین ابزارهای بازاریابی شما باشد.

اگر جنبه‌ای از نوشتن پست وبلاگ را پوشش ندادم یا سؤال مشخصی دربارهٔ روند کارم یا هر چیز مرتبط با وبلاگ دارید، در بخش نظرات بگویید — تا جایی که بتوانم پاسخ می‌دهم.

حالا قلمت را بردار، برو و مثل یک آدمِ ورزیده وبلاگ بنویس.